کد مطلب:106488 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

خطبه 103-پیامبر و فضیلت خویش











[صفحه 37]

از خطبه های آن حضرت علیه السلام است: لغات و شرح زیادتیهای این خطبه بر آنچه پیش از این ذكر شده چنین است: حسیر: خسته و درمانده در راه استوسقت: گرد آمد، سازمان یافت رحا: قطعه زمینی كه دایره مانند و بلندتر از زمینهای پیرامونش باشد خنت: دوری گزیدم پس از ستایش الهی همانا خداوند سبحان محمد را كه درود خداوند بر او و خاندان باد هنگامی برانگیخت كه در میان اعراب كسی نبود كه كتابی بخواند و یا مدعی پیامبری و نزول وحی باشد، او به همراهی پیروانش با مخالفانش جنگید تا آنان را به سرمنزل رستگاری بكشاند و پیش از آن كه آنها را مرگ دریابد، از كفر نجاتشان دهد، آن حضرت بر بالای سر كسانی كه در این راه خسته و درمانده می شدند می ایستاد كه آنان را به سرمنزل مقصود برساند، جز كسانی را كه هلاكت دامنگیر آنها شده و قابل هدایت نبودند، تا این كه راه رستگاری را به مردم نشان داد، و آنان را در جایگاه مناسب خود قرار داد، از آن پس آسیای اجتماع ایشان به گردش افتاد، و نیزه قدرت آنان راست شد، به خدا سوگند من از آنانی بودم كه این سپاه را به جلو می راندند، تا این كه همگی لشكر باطل پشت كرد، آن گاه در تحت رهبری اسلام گرد آمدند. در این

راه من هرگز ناتوان و بیمناك نشدم، و خیانت و سستی نكردم، به خدا سوگند، اكنون هم باطل را خواهم شكافت تا حق را از پهلوی آن بیرون كشم. اگر چه برگزیده ای از این خطبه پیش از این آورده شده است اما چون آنچه پیش از این آمده با این روایت اختلاف دارد دوباره ذكر می شود: فرموده است: قاتل بمن اطاعه من عصاه معنای آن آشكار است. فرموده است: و یبادر بهم الساعه ان تنزل بهم. مراد این است كه در ارشاد و راهنمایی آنان به سوی جاده حق شتاب می فرمود، مبادا در حال كفر گمراهی، مرگ آنها فرا رسد و در وادی هلاكت درافتند. فرموده است: یحسر الحسیر و یقف الكسیر... تا لا خیر فیه. این بیان اشاره است به عطوفت و مهربانی پیامبر اكرم (ص) نسبت به مرد در هنگامی كه برای غزوات یا امثال آن سفر می كرد،بدین گونه كه آن حضرت در دنبال همراهان در آخر آنان حركت می كرد، به احوال كسانی كه به سبب خستگی و ناتوانی و یا از كار افتادگی مركوب، از دیگران جدا می ماندند رسیدگی می فرمود، و آنان را با مهربانی و لطف به یاران و همراهان ملحق می ساخت، جز آن كسانی كه پیوستن آنها به دیگران امكان نداشت و یا امیدی نسبت به آنان باقی نبود. برخی از رهروان راه حق گفته اند: واژه های حس

یر و كسیر (درمانده و شكسته) كنایه است از كسی كه پای خرد او به سبب كمی بینش و كژی ادراك از سیر در طریق الی الله باز مانده، و پیامبر اكرم (ص) به دستگیری و فریادرسی او پرداخته، و با چاره جوییها و انگیزه های مختلف، او را به سوی دین كشانیده و به اندازه ممكن، او را از عقاید صحیح و اعمال پسندیده برخوردار فرموده است، و غرض از پیمودن راه شریعت نیز همین است. فرموده است: الا هالكا لا خیر فیه. مراد كسی است كه پیامبر اكرم (ص) از اصلاح آ ن نومید است، زیرا داناست به این كه او اصلاح شدنی نیست مانند ابولهب و ابوجهل و جز این دو. فرموده است: فاستدارت رحاهم. واژه رحا را برای اجتماع و بلندی یافتن آنان بر دیگران استعاره فرموده است، چنان كه قطعه یا بخشی از زمین بر اثر تراكم خاك و مانند آن مرتفع می شود. فرموده است: و استوسقت فی قیادها. اشاره به اعرابی است كه فرمانبرداری كردند، و در برابر اسلام گردن نهادند، و واژه های اتساق و قیاد را از آن جهت استعاره فرموده كه آنان را به شترانی كه به دور ساربان گرد آمده و برای جلودار آنها منظم شده اند تشبیه فرموده است. و واژه خاصره را برای باطل استعاره آورده با ذكر لابقرن آن را تشریح داده است، و این

به ملاحضه شباهت باطل است به حیوانی كه آنچه را گرانبهاتر از خود اوست می بلعد، و كنایه بر جدا شدن حق از باطل دارد. و توفیق از خداوند است.


صفحه 37.